اسیر دست نفس‌های آلوده نباشید

بر اساس این گزارش، حجت‌الاسلام حسین انصاریان در سخنانی با موضوع «نَفَس‌های پاک» گفت: از زمان حضرت آدم تا به امروز و همینطور تا سال‌های آینده دو نفس وجود داشته، یک نفس پاک که مربی بوده و به عنوان مودب کننده انسان به آداب الهی و آداب انسانی رفتار می‌کرده و دیگری نفس مخرب که خشک کننده ریشه درخت انسانیت بوده. کسانی که در طول تاریخ به خاطر چند روزی هوا و هوس و خواسته‌های نامعقول و چند روزی شهوات زودگذر و خاموش شدنی یا به خاطر اندکی مال و زینت دنیا، وجود خود را در برابر نفس‌های مخرب قرار داده و به تعبیر روایات معلم شیطانی انتخاب کردند و خود را دست این جادوگران و ساحران خطرناک دادند، درِ سعادت دنیا و آخرت را به روی خودشان بستند.

حجت‌الاسلام انصاریان در پایان سخنرانی خود اظهار کرد: تصور نکنید که امام حسین (ع) حرف‌های ما را نمی‌شنود. در سوره توبه آمده است که شما هر عملی انجام می‌دهید خداوند در کنار عمل شما حاضر است، پیغمبر هم مشرف است به تمام هستی و همینطور ائمه هم به تمام هستی مشرف هستند. بین شما و آن‌ها دیواری وجود ندارد، ما از آن‌ها غایبیم، ولی آن‌ها در کنار ما حاضرند. در حقیقت ما غایبیم، اگر پرده کنار برود معلوم می‌شود ما هم غایب نبودیم، ولی به مصلحتی در این سال‌های عمرمان غایب بودیم.


منبع: https://ana.press/fa/news/858982/%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%84%D9%88%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%AF

وی افزود: اغلب این افراد در اواخر عمرشان پشیمان شدند و خیلی از آن‌ها به این پشیمانی نرسیدند، قبل از پشیمانی مردند، آن دسته هم که پشیمان شدند، کار‌هایی که کرده بودند جای جبران نداشت. افراد مختلف کار‌های زیادی در این دنیا انجام می‌دهند که جای جبران نداشته است. مثلا کسانی که هزاران نفر را به خاطر هوا و حوس خودشان به کشتن دادند یا اموالی را به غارت بردند که نه آن کشته‌ها قابل زنده کردن بودند و نه این اموال غارت شده قابل بازگشت بودند. این افراد خوشی به معنای واقعی کلمه در دنیا ندیدند و آخرت‌شان هم مشخص است، همانطور که خداوند در سوره مبارکه هود این افراد را اینگونه توصیف می‌کند: کسانی که تیره‌بخت شدند و برای همیشه در آتش قرار گرفتند.

شیخ حسین انصاریان با اشاره به این مسئله که این افراد تیره‌بخت خود را در روز قیامت مقصر نمی‌دانند، گفت: در قرآن مجید آمده که این افراد خرابی رفتار و افکارشان، خرابی بنای انسانیت‌شان و خرابی اعتقاد و قلب و عمل‌شان را بر گردن نفس‌های آلوده می‌اندازند، در حالی که این ادعا نزد خداوند عذر قابل قبولی نخواهد بود. بار‌ها در قرآن مجید به این مسئله اشاره شده است. چرا؟ چون انسان در عمل، در انتخاب، موجودی قائل به جبر آفریده نشده، اگر مجبور بود می‌توانست بسته شدن در سعادت دنیا و آخرت را به گردن دیگران بیاندازد و به پروردگار بگوید من آزاد نبوده و دست خودم نبود. یا دزدیده و غارت شدم و در مقابل این موقعیت کاری از دست من برنمی‌آمد. اگر اینگونه بود یقینا خداوند عذر او را قبول می‌کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، خبرگزاری آنا به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم حسینیه مجازی خود را راه‌اندازی کرد تا در قالب خبر، گزارش، مصاحبه، شعرخوانی مطالبی را به مخاطبان در قالب حسینیه مجازی عرضه کند تا همراهان در مجلس عزای حسینی مهمان باشند.

وی با ذکر مثالی در این خصوص ادامه داد: تصور کنید آدم مومنی سر ظهر آماده شده برای خواندن نماز و ورود به این عبادت عظیم، مفید و سازنده که ناگهان چهار کافر به سراغ او می‌آیند، دست و پا و دهانش را می‌بندند و به کل اختیار و آزادی او را سلب می‌کنند و این فرد نمی‌تواند نمازش را بخواند و اذکار را به زبان جاری کند. بعد هم ظهر و عصر می‌گذرد و این آدم مومن که عاشق عبادت پروردگار است، این کار را انجام دهد. حالا این شخص نتوانست یا نخواست؟ این موارد دو مقوله متفاوت است. یک وقت هست من نمی‌خواهم نماز بخوانم و نمی‌خوانم و یک وقت می‌خواهم بخوانم و نیت‌اش را دارم، ولی جلوی من را گرفتند، دست و پای و دهانم بسته است و نمی‌توانم اجزای نماز را ادا کنم، یا نه بعد از اینکه وضو گرفته بودم و آماده نماز شدم، دشمن مرا با یک آمپول بیهوش کرد و من تا نیمه‌های شب به هوش نیامدم. در اینجا من در صورتی که به هوش باشم و نگذارند نماز بخوانم اگر در قلبم نماز را بگذرانم، یعنی وقتی که دست و پایم بسته است در قلبم نمازم را می‌خوانم. در روز قیامت پرونده من را که باز کردند، هرگز به من نمی‌گویند شما در دوره عمرت یک نماز واجب الهی را ترک کردید، من ترک نکردم جلوی من را گرفتند. اما در دلم آن نماز را خواندم. اینجا من معذورم، لازم هم نیست عذرم را بگویم، خود پروردگار من را معذور می‌داند.

انصاریان افزود: نفس‌های ناپاک روز قیامت در برابر پروردگار می‌گویند تمام نیروی ما بر ضد شما زبان بود. می‌خواستید قبول نکنید. حاکمان بنی‌عباس دستور دادند کربلا را از طریق رودخانه فرات به آب ببندند، به گونه‌ای که آثاری از این قبر‌ها نماند. یا اینکه دستور دادند منطقه دفن شهدای کربلا را شخم بزنند و زمین را زیر و رو کنند. چون شیاطین دائم از نفس‌های پاک در وحشت است. یک نفر که خودش را در اختیار نفس‌های ناپاک قرار می‌دهد و خراب می‌شود، هیچ غذر قابل قبولی نزد پروردگار ندارد و خرابی خود را هم نمی‌تواند بر گردن مخربین بیاندازد. این نتیجه نفس پاکان عالم در انسان است. به شرطی که انسان آزادانه خود را در برابر این نسیم بهار الهی که زبان انبیا و اولیا و ائمه است بگیرد.

شیخ حسین انصاریان گفت: گناهکاران در روز قیامت خرابی رفتار و افکارشان، خرابی بنای انسانیت‌، خرابی اعتقاد و قلب و عمل‌شان را بر گردن نفس‌های آلوده می‌اندازند، در حالی که این ادعا نزد خداوند عذر قابل قبولی نخواهد بود.

حجت‌الاسلام انصاریان با اعلام این مسئله که این ماجرا در عبادات و اتفاقات دیگر هم همینطور است، ادامه داد: این نفس‌های آلوده، قدرت بستن عقل و قلب و قدرت سلب آزادی من برای دین‌دار شدن را ندارند. من می‌توانم خودم را در معرض این نفس‌های آلوده قرار ندهم و مومن و پاک بمانم. وقتی می‌توانم، اگر از این توانم بهره‌برداری مثبت نکنم، معذور نیستم و نکته حائز اهمیت این است که خرابی‌های وجودم را نمی‌توانم بر گردن نفس‌های آلوده بیاندازم. چون این نفس‌ها طبق آیات قرآن در روز قیامت حرف‌هایی دارند که به پروردگار بزنند، حرف‌هایی که قابل قبول هم هستند. نفس‌های آلوده روز قیامت در مقابل آلوده‌شدگان که به پرودگار می‌گویند مقصر این نفس‌ها بودند، در جواب به این افراد آلوده شده می‌گویند ما هیچ قدرتی در برابر شما نداشتیم که عقل‌تان را از کار بندازیم و باطن قلب و روح تان را از کار بیاندازیم و شما به دست ما یک بیهوشی کافرانه، مشرکانه و منافقانه پیدا کنید و هیچ چیزی دست خودتان نباشد. ما این قدرت را نداشتیم. ما قبول داریم که نفس‌مان آلوده بود، شیطان و ابلیس و بدکار و معاویه و یزید و ابن زیاد بودیم، ولی فقط از شما دعوت کردیم. گفتیم بیایید در این شب نشینی‌های مردانه و زنانه شرکت کنید، قمار کنید، نمازتان را ترک کنید، بی‌دین باشید، در مجالس حضرت سیدالشهدا شرکت نکنید، شما هم دعوت ما را قبول کردید در حالی که می‌توانستید قبول نکنید.