«به نام مادر» رمانی درباره شهیدی که امام خمینی (ره) آزادش کرد
موسویان با استفاده از نمودهای معنایی، چون پیر، مجنون (روانی)، پرواز، کودتا، جنگ، ضحاک ماردوش، سیاوش، آزمون آتش، عشق، مسیح، شهادت، خلبان، زندان و راننده تریلی داستان کتاب را پیش میبرد.
برنده جایزه قلم زرین در این کتاب ماجرای تلاش تیمسار بازنشسته ارتش شاهنشاهی برای به دست آوردن دوباره فرزند کشته شدهاش را دستمایه قرارداده و رمانی را خلق کرده است و داستان زندگی پر ماجرای خلبان شهید ابوالفضل مهدیار از شهدای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی بهانه نگارش این کتاب بوده است.
۲ آبان ۱۳۵۹ به عنوان لیدر (فرمانده) ۲ فروند جنگنده فانتوم برای حمله به بنادر امالقصر و فاو از فرودگاه شکاری بوشهر بلند شد؛ و این آخرین پرواز ابوالفضل بود و پیکر او هیچگاه به کشور بازنگشت.
ابوالفضل مهدیار از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ در پایگاه شکاری شیراز خدمت میکرد و در سال ۵۶ به پایگاه شهید نوژه منتقل شد.
سرلشکر خلبان ابوالفضل مهدیار در ۲ خرداد سال ۱۳۲۷ در شهر قم متولد شد. بعد از آموزش اولیه زبان انگلیسی و خلبانی در ایران به کشور آمریکا اعزام شد و توانست به درجه آموزش پیشرفته هواپیما جنگنده برسد و در سال ۱۳۵۴ گواهینامه خلبانی شکاری بمب افکن جنگنده فانتوم را دریافت کند.
این کتاب هشتمین کتاب از واحد ادبیات پایداری انتشارات کتاب جمکران است که با مشارکت ستاد کنگره ملی شهدای استان قم تولید و منتشر شده است.
وی در تابستان ۵۹ به دخالت در کودتا شهید نوژه متهم شد و بعد از جلسات دادگاه حکم اعدام برای او صادر شد و بعد از متوجه شدن حکم خود به قاضی گفت: «اگر میخواهید من را اعدام کنید من را به جبهه ببرید و به عنوان سپر انسانی استفاده کنید یا مرا با بمبها بر سر عراقیها بریزید». قاضی بعد از شنیدن سخنان او متأثر شد و پرونده را به امام خمینی (ره) واگذار کرد. امام خمینی (ره) با توجه به این که اسنادی درمورد مهدیار وجود نداشت، حکم آزادی مشروط او را صادر کردند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بعد از کتاب بینام پدر، «به نام مادر» سید میثم موسویان به همت انتشارات جمکران روانه بازار نشر شد. سید میثم موسویان با کتاب «بینام پدر» بیش از پیش شناخته شد و جوایز متعددی از جمله جایزه جلال و قلم زرین و همچنین نگارش بیش از ۱۸ عنوان کتاب در پرونده ادبی خود دارد.