** مناظره علمی امام رضا (ع) با زبانهای مختلف و ناتوانی مأمون
وی افزود: در روایتی از حسن بن سهل نوفلی نقل شده است که وقتی پیک مأمون بر حضرت (ع) وارد شد، گفت: مأمون به شما سلام مىرساند و مىگوید: برادرت به قربانت باد! اصحاب مکاتب مختلف و ارباب ادیان و علماى علم کلام از تمام فرق و مذاهب جمعند، اگر دوست دارید قبول زحمت فرموده فردا به مجلس ما آیید و سخنان آنها را بشنوید و اگر دوست ندارید اصرار نمىکنم و نیز اگر مایل باشید ما به خدمت شما مىآییم و این براى ما آسان است.
** تیر مأمون به سنگ خورد
حجتالاسلام مسجدی آرانی خاطرنشان کرد: در مناظرهای که از ایشان با علمای ادیان نقل شده این قضیه به وضوح مشخص است. اگر چه که مأمون این مناظره را ترتیب داده بود تا به زعم خودش امام (ع) را در برابر انظار عموم به چالش بکشد و از مرتبه عالی ایشان نزد مردم بکاهد، اما عدو شد سبب خیر چرا که خدا خواست!
وی ادامه داد: شروع تربیت توحیدی با روایت معروف حضرت رضا (ع) آغاز میشود که پس از تولد فرزند در اولین گام توصیه شده است که درگوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفته شود. نام نیکو نهادن بر کودک و مراقبتهای دوران کودکی و حفظ سلامت و همچنین روا داشتن مهر و محبت والدین به فرزندان، احترام به کودکان، رعایت اصل تشویق در تربیت، نظارت بر کودکان و به وجود آوردن خوداتکایی در شخصیت کودکان مباحثی است که کلماتی نورانی حضرت رضا (ع) در رابطه با آنها بیان شده است.
این کارشناس دینی تصریح کرد: حضرت (ع) در جواب فرمودند: «سلام مرا به او برسان و بگو مىدانم چه مىخواهى؟ من إنشاءالله صبح نزد شما خواهم آمد». حضرت (ع) بعد از رفتن پیک برای نوفلی که با صحبتهایش نشان دادن نسبت به مقام امامت و علم او آگاهی ندارد، شرح کردند: «هنگامى که استدلالات مرا در برابر اهل تورات به توراتشان بشنود و در برابر اهل انجیل به انجیلشان و در مقابل اهل زبور به زبورشان و در مقابل صابئین به زبان عبریشان و در برابر موبدان به زبان فارسیشان و در برابر اهل روم به زبان رومى و در برابر پیروان مکتبهاى مختلف به زبان خودشان، آرى هنگامى که دلیل هر گروهى را جداگانه ابطال کردم به طورى که مذهب خود را رها کنند و قول مرا بپذیرند، آنگاه مامون مىداند مقامى را که او در صدد آن است مستحق نیست! آن وقت پشیمان خواهد شد، و هیچ حرکت و قوهاى جز به خداوند متعال عظیم نیست: «وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَةاِلا بِالله ِ الْعَلِىِّ الْعَظِیْمِ»». همین هم شد و حضرت (ع) فردا همه را مغلوب کرد که در کتب مفصل روایی، شرح ماجرا و استدلالات ایشان به طور کامل نقل شده است.