وی افزود: ما کارگاه تولیدی هستیم. با گالریها کار میکنیم. اما وقتی به نمایشگاههای شهرهای دیگر میرویم ارتباط مستقیم ما با مشتری حس خوبی است. یکی اینکه در استانهای دیگر دوست و همکار پیدا می کنیم و دیگر اینکه واکنشهای خریدارانی که مستقیما از شما مجسمه را میگیرند، استثنایی است. اینها خاطرات خوب زندگی من است.
هنرمند سفالگر در گفتوگو با آنا:
قاسمی عنوان کرد: گرایش من در رشته صنایع دستی سفال بود. رشته دانشگاهی سفال در هنرهای اسلامی تاریخچه و مهارتهای صنایع دستی سفالی در دوره اسلامی را تدریس میکند. در ابتدا تاریخچه و اصول تئوری این هنر تدریس میشد و پس از آن ما وارد کار عملی هنر مجسمهسازی با سفال شدیم. در واقع من به طور حرفهای رشته سفال را تحصیل کرده ام.
این فعال حوزه صنایع دستی درباره خواسته های خود از مدیران و سیاستگزاران فرهنگی نیز گفت:برای ما فروش تولیدات یک مسئله مهم است. باید به فروش داخلی و خارجی ما توجه کنند. حالا در داخل میتوانیم با سعی و تلاش مشتری پیدا کنیم ولی بخش صادرات مسئله دیگری دارد. اگر بتوانند زمینه صادرات صنایع دستی را فراهم کنند، سطح این محصولات هنری خیلی بالا میرود. ما میتوانیم به عنوان یک اصل وارد جامعه شویم. زیرا ایران هنرمندان مطرحی دارد و آنها کارهای قویای ارائه میدهند.
قاسمی عنوان کرد: در نمایشگاههایی که برای فروش برگزارمیشد شرکت کردم. در شهرهایی مانند تهران، زنجان و ارومیه بیشتر. اما در نمایشگاههای استان خودمان یعنی رشت و لاهیجان بیشتر شرکت کرده ام. در واقع مرتبا شرکت میکنم. در دو جشنواره صلح هم شرکت کردم و کارهایم برگزیده شد. در نمایشگاه فیروزه، یک بار مقام سوم استانی را آوردم و یکبار هم مقام اول شریف را کسب کردم.
منبع: https://ana.press/fa/news/822920/%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
هنرمند سفالگر مهمترین خواسته خود از مسئولان را فراهم کردن بسترهای فروش و صادرات تولیدات خود و سایر فعالان حوزه صنایع دستی میداند.
این هندمند جوان گفت: ما در بخش قالبگیری در دانشگاه روی ظروف کار میکردیم. اما چون من به مجسمه سازی علاقه داشتم به سمت مجسمه های گلی آمدم. این در مورد هر دانشجو متفاوت بود. بستگی به علایق آنها داشت.از آن موقع دوستانی دارم که بر روی ظروف کار میکردند و الان هم کارگاههای ظرفسازی دارند. دانشگاه سعی کرد بنا به علایق هر دانشجو را راهنمایی کند و به او آموزش بدهد. به طور کلی ما فرم ساختن را یاد گرفتیم.
سارا قاسمی هنرمند جوانی است که با ترکیب هنر و کارآفرینی در همین مسر گام برداشته است. این طراح و مجسمه ساز در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره دایره فعالیتهای خود گفت: من ساکن لاهیجان در استان گیلان هستم. در سال ۹۰ از رشته هنراسلامی در دانشگاه هنر تبریز فارغ التحصیل شد ه و بعد از آن هم در ریمنه طراحی تندیس مشغول به کار شدم. بعد از فارغ التحصیلی به مدت ۲ سال و نیم، در کارگاه یکی از اساتیدم مشغول به کار شدم. بعد از آن توانستم یک اتاق از خانه صنایع دستی استان گیلان بگیرم و به صورت مستقل کارم را شروع کنم.
این هنرمند حوزه صنایع دستی عنوان کرد: عناصر استان گیلان یا عناصر بومی است.الگوهایی که از بین رفته یا درحال اضمحلال است. مثل پوشش گیلانی استان گیلان. خواستم آنها را در مجسمه بیارم که تا واقعیتی پیدا کنند که از یادها نروند. یا از مراسمها الگو میگیرم. مثل مراسمی که در عید نوروز برگزار میشود.ما به این مولفهها تجسم میدهیم تا مردم یادشان بیاید که چه مراسمهایی در روستاها یا شهرهای ما بوده است. خیلی از مجسمههای ما استقبال میشود.
** استفاده از عناصر بومی در صنایع دستی
** «فروش» معضلی برای فعالان صنایع دستی
وی درباره مشتریان تولیدات خود نیز گفت: مردمی که به طرحهای آیینی و قدیمی باور دارند. بیشتر این کارها را به تهران، اصفهان، کاشان و یزد میفرستم. اما بیشترین مخاطب این کارها در تهران و اصفهان است. فرهنگ گیلانی به خاطر پوشش، آداب و مراسم و موسیقی اش خیلی طرفدار دارد. مثلا پوششی که من روی مجسمهها آوردم باعث استقبال زیادی از این طرحها شده است.
صنایع و هنرهای دستی به عنوان یکی از زیرمجموعههای صنایع فرهنگی، با خلاقیت و ابتکار عمل هنرمندان ایرانی خلق می شوند و همواره در صدر مفاخر فرهنگی کشور قرار داشته اند. این آثار گرچه در عرصه داخلی و بینالمللی شناخته شده هستند اما این روزها شرایط اقتصادی جامعه موجب شده تا میزان اقبال داخلی از این صنایع کمتر باشد. در چنین شرایطی صادرات صنایع دستی و بازاریابی این محصولات نه تنها در معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی موثر خواهد بود بلکه میتواند ارزآوری بسیار خوبی برای کشور داشته باشد و جنبه کاربردی و تجاری صنایع خلاق فرهنگی را نیز تحقق بخشد.
صنایع دستی گرچه فی نفسه دارای جذابیتهای تمدنی و تاریخی هستند اما از انجایی که هر کالا یا محصولات صنایع دستی مختص نقطه جغرافیایی خاصی است، بنابراین بهرهمندی عموم مردم از این محصولات نیازمند تبلیغات و معرفی آن به مردم دیگر نقاط جهان است.
وی اظهار کرد: طرحهایی که تولید می کنیم عموما از طرحهای بومی ایده گرفته است تا به کسانی که با فرهنگ گیلانی آشنا نیستند شهر خودم را معرفی کنم. از سوی دیگر تلاش میکنم تا بخشی از عناصر فرهنگی از جمله جشنها و پوشش منطقه که در حال فراموشی هستند را حفظ و ثبت کنم. سعی میکنم فرمها همزمان حالت دکوراتیو و کاربردی داشته باشند. کارهای نقش برجسته به صورت سفارشی برای لابی ساختمانها انجام میشود. چهار نفر نیرو داشتم ولی در دوران کرونا به دو نفر رسید. گاهی دورههای آموزشی هم برگزار میکنم که در آنها نقشبرجسته، سقف کاری و… تدریس میکنم. در واقع ما هنرهای زیبا را در قالب کاربردی ادغام کردیم.
** رشتهای از دل هنرهای اسلامی