قصیده علیرضا قزوه برای حضرت زهرا/ سنت اسلام همان مهر توست

ای دلکم تا کی باشی به بند؟
وز دلکان تا کی گویی سخن؟

تا که به خواری نرسی در گناه
از دل خود هر دم خاری بکن

ظن و گمان، پی به تو هرگز نبرد‌
ای زن پاکیزه پاکیزه ظن

روح منا، قلب منا، جان من
سرو سهی، چون تو ندارد چمن

جز تو که ام حسن و زینبی
نیست زنی شهره به خُلق حَسن

سیده هر دو جهان! ماه حُسن!
مادر سادات و حسین (ع) و حسن (ع)

تن تتنا گویم و تن بگسلم
تا رهم از این تن و از تن تتن‌

باز که من این همه دورم ز خویش
کیست برونم برد از خویشتن؟

خسته ز محرابم و از میکده
کیست یکی دست بگیرد ز من؟

باد، سر کوی تو، چون بگذرد
کیست؟ یقینا که سهیل یمن

علیرضا قزوه/ دی ماه ۱۴۰۱


منبع: https://snn.ir/fa/news/1051605/%D9%82%D8%B5%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%AA

ذکر تو رفته‌ست به ماچین و چین
نام تو پیچیده به ملک ختن

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، علیرضا قزوه، شاعر، نویسنده و مروج زبان فارسی در قصیده‌ای به مدح و منقبت صدیقه طاهره، حضرت زهرا سلام‌الله علی‌ها پرداخته و قصیده را با عنوان «سنت اسلام همان مهر توست» در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.

در دل من کیست به جوش و خروش
کاین همه دُر ریخته است از دهن

مفتعلن مفتعلن خوانم و
از همگان دل بربایم به فن

گر وطنی هست مرا کوی توست
ما که غریببم، غریب وطن

گر نشوم خاک شهیدان تو
تیغ جنون! گردن من را بزن

دوست تو را حضرت پروردگار
دشمن تو کیست؟ همان اهرمن

نام تو را گفتم و گل شد دهان‌
ای گل نام تو گلاب سخن

از صدف خاک برونی چو ماه
ماهی و پنهان شده‌ای در کفن

تا سخن از ستر و عفاف شماست
گل به تنش کرده یکی پیرهن

از دل محراب برون می‌زنم
مست سوی میکده خواهم شدن

یاد تو مهری است به هر خانه‌ای
نام تو ماهی است به هر انجمن

دست بگیر از من،‌ای ماه ماه
داده تو را لطف سخن، ذوالمنن

سنت اسلام همان مهر توست
مهر تو آداب و رسوم و سنن