از مستانه‌ی جَذْبه‌ی ایمانی تا برنامه محفل قرآنی

 

 

پرسشِ کارکردی مورد انتظار از هنر این است که آیا هر پیام هنری با طبعِ وجودی انسان ملایمتِ طبعی دارد و قادر است انسان را یک گام به سعادتِ زیستی و خوشبختیِ غایی نزدیک کند؟ یا برعکس امکان پرتاب انسان به سرزمین غریبِ بی معنایی، پوچی و توهمی را هم خواهد داشت.

در مقابلِ برنامه‌هایی مانند برنامه پاک محفل قرآنی، آثاری در تاریکخانه‌‌ی هنریِ نارسانه‌های اخلاق‌ستیز و فرصت طلب، توسطِ شیادانِ شبکه‌هایی با تفکر استدنانیِ “هنر برای مقاصد من” تولید و منتشر می‌شوند که به سرعت در حال انحطاطِ جوامعِ انسانی در قوس نزول به سمتِ قعر بی‌معنایی و نابودی هستند. این وضعیت، همان غفلت نارسانه‌های پلشت‌گرا از جذبه‌های ایمانیِ انسان های آزاد در تولید محصولات هنری است.


منبع: https://ana.press/fa/news/841696/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%AC%D9%8E%D8%B0%D9%92%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%81%D9%84-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C 

 

برنامه‌ی محفلِ قرآنی تلویزیون، با جذبه‌های ایمانی انسان‌های آزاد درگیر شد. جذبه‌هایی که مستقل از مخاطبان دینی در همه‌ی انسان‌هایی که به امر استعلایی در وجود انسان یقینِ عقلی دارند، استقرار وجودی دارد. جذبه‌هایی که محتوای قرآنیِ محفل را در صدر سبد رسانه‌ای آنها قرار داد. با همین مبنا، برنامه‌ی محفل سیمای جمهوری اسلامی ایران، برای بینندگانِ رها از تعصباتِ مذهبی، فرهنگی و سیاسی، در همه جای دنیا جذاب و دیدنی خواهد بود. برنامه ای که از قوس صعودی هنر عروج کرد و در مرزهای توسعه یافته‌ی اخلاق، محتوایی پاک تولید و تقدیم بینندگان نمود.

ایمان، غایتِ دو راه است. راهی که از معابر عقلانیت و آگاهی عبور می‌کند و انسان را به سرزمین نور و آرامش می‌رساند و راهی که از تاریکی‌های غیبت دانایی گذرمی‌کند و به مقصد دلهره‌انگیزِ نابودی کشیده می شود.
دلیل جذبه‌های ایمانی در راهبری‌های عقلانی، همان‌ ملایمتِ راهِ ایمانِ روشن‌بینانه با طبعِ طبيعی انسان است. انسان شوق دانستن برای رشد و کمال وجودی را دارد. مدام نیرویی را در ذات خود درک می‌کند که او را برای رسیدن به درجات و منازل شعف‌انگیزِ منزلتِ انسانی تشویق می‌کند. این همان طبعِ طبيعی انسان است.

برنامه‌ی محفل سیما، قابی ایرانی با نگره‌‌ای ایمانی را به عنوان الگویی از کُنش مسئولانه‌ی رسانه‌ای برای فعالان رسانه در بنگاه‌های تولید محتوا در هر نقطه از جهان را ارائه نمود. الگویی که در میان جنگ روایت‌ها بدون شک پیروز میدان است.

 

پاسخ را باید در گزاره‌ی عقلانیِ معناداری صعود و نزولِ انسان در “نحوه بودن” او در نظام مشحون از راز خلقت جستجو کرد. اگر در هستیِ انسان، استعداد پرواز در کمالاتِ وجودی یا سقوط در تاریکی‌های عدمی و نابودی، نهاده شده است، نتیجه منطقی آن این خواهد بود که هنر هم، قوسی از فراز و فرود را براساس ساختار ارزشی یا ناارزشیِ تولیدکنندگان محصولات هنری که متاثر از باور هنرمندانِ آثارهنری است، برای مخاطبان خود مهیا خواهند کرد.