هنگام نگارش کتاب “فاطمه (س) علی (ع) است” نیز تمامی منابع معتبر و داستانهایی را که در هر دو منبع تشیع و تسنن بود، مطالعه کردم و در کتابم نیز آوردم که محور اصلی آن موضوع سبک زندگی ایشان بود. همچنین برای بررسی شخصیت حضرت فاطمه (س) با ابعاد عرفانی زیاد سر و کار نداشتم، چون معتقد بودم که در این صورت پیروی کردن از ایشان ممکن است برای مخاطبان اثرم، قدری سخت شود. در واقع، تشریح و پرداختن به ابعاد عرفانی گاهی این موضوع را تداعی میکند که ایشان دستیافتنی نیستند، در حالی که مثال حضرت فاطمه (س) مثال خورشیدی است در کنار ما که همیشه میتابد. با این نگاه میگویم که تمامی کمالات در وجود ایشان جمع شده است.
با این پرسش و سوالاتی درباره ابعاد وجودی حضرت فاطمه (س) به گفتوگو با حجتالاسلام «علی قهرمانی»، کارشناس مذهبی نشستیم و پاسخهای بسیار قابل تاملی را نیز دریافت کردیم.
پس یقینا این الگوها در زندگی فردی و اجتماعی ما که از ابتدای به دنیا آمدن با آنها آشنا شدهایم، کاربرد بسیار بیشتری دارند.
اکنون باید به پاسخ این پرسش بیندیشیم که چه کمالی در جهان وجود دارد که در وجود فاطمه سلام الله علیها نباشد؟ من پاسخ این پرسش را نه بر اساس شعار و ادعا که شخصاً با حدود ۱۴ سال تحقیق در منابع شیعه و سنی یافتم که تمامی کمالات و فضایل در وجود مبارک حضرت فاطمه (س) جمع شده است.
به گزارش خبرنگار دین و آئین خبرگزاری آنا، ایام سوگواری فاطمیه، فرصت بسیار مناسبی برای تامل و تحقیق درباره ابعاد مختلف وجودی حضرت فاطمه (س) است، بانویی که به شایستگی تمام، الگویی بینظیر محسوب میشود، اما یک سوال مهم و آنهم اینکه چگونه ایشان به عنوان یک بانو، میتوانند الگویی تمام عیار برای مردان نیز باشند.
من سوال شما را با این سوال پاسخ میدهم که آیا کشف ابعاد وجودی انسان مهمتر از کشف یک موضوع علمی نیست. به گفته عارف بزرگوار معاصر که اگر آدم درست و حسابی تربیت کنیم، خودش هزاران آهن و وسیله خواهد ساخت، اما یک آهن هرگز نمیتواند یک انسان را تربیت کند و بسازد. آنچه در سیره اهل بیت (ع) دیده میشود، توجه به انسانسازی و تربیت انسان است؛ وگرنه انواع علوم نزد ایشان بوده است و دلیل این که خیلی علوم مختلف را تشریح نمیکردند، این بوده است که اولا آن نمیخواستند جلوتر از زمان خودشان و فهم جامعه مسایل را بیان کنند و دوم اینکه بیشترین تلاش خود را روی آدمسازی قرار میدادند.
به طور مثال، چند دهه پیش در کشور آمریکا شخصیتهایی مثل راکی، رامبو و … را در هالیوود به عنوان قهرمان و الگو ساختند. اکنون نیز دهها اسطوره و قهرمان دیگر را در اندیشه و خیال پرورانده و به جامعه معرفی کردهاند تا فقدان هویت نداشته باشند. واقعیت این است که حوزه تربیت آنقدر مهم است که آموزش منحصر در “مثال “و “الگو” میشود. در مقابل چنین جوامعی، کشورهایی مانند ایران اسلامی خودمان الگو کم ندارد؛ به ویژه که الگوهایش در اوج انسانیت، علم، اخلاق و رفتار قرار دارند و انسانهای چند بعدی هستند.
این زیباییهای که مصداق واقعی و عینی آنها در ابعاد وجودی حضرت فاطمه (س) وجود دارد، در چارچوب تعامل با همگان و به ویژه فرزندان و خانواده خویش به نمایش درآمده است. تاکنون چندین روانشناس و جامعهشناس در ابعاد فردی و اجتماعی حضرت فاطمه (س) و همچنین سایر ائمه معصومین علیه السلام به بررسی پرداختهاند و شگفتزده شدهاند که این بزرگواران چگونه جامعه و تمدن شگرف را بنیان گذاشتند؛ در حالی که نقش رهبری و راهبری ظاهری جامعه از آنها را از آنها گرفته بودند، اما آنها به صورتی رهبری و راهبری کردند که تمدنی بینظیر را در عرصه جهانی به نام تمدن اسلامی پایهگذاری کردند.
اعتراف میکنم که کار سختی است که حدود دو سال است انجام شده و حدود ۴ سال دیگر نیز زمان خواهد برد، اما ارزش آن را دارد، چون درباره آخرین حجت خدا است. متأسفانه دیده شده است که دشمنان ایشان تا آنجا که توانستهاند سعی کردهند تا رد پای ایشان را در این چند سال از بین ببرند، اما انشالله و به حول و قوه الهی با تحقیقاتی که انجام میدهم، کتاب روان و مفصلی را در مورد ابعاد وجودی حضرت قائم (عج) به عنوان انسان کامل تالیف و منتشر خواهیم کرد.
ما کم به سراغ این خورشید تابان میرویم و از آنها بهرهمند میشویم. در حالی که حتی اگر یک تکه کوچک از آینه وجودی آنها را در دست بگیریم، راهگشای بسیاری از مشکلات ما خواهد بود.
** راهکار را در چه میبینید؟
** اجازه بدهید درباره ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه (س) و الگو بودن ایشان در دوران کنونی صحبت کنیم؛ به ویژه اینکه شما کتاب “فاطمه (س) علی (ع) است” را نوشتهاید، کتابی که چندین بار در چند هزار نسخه تجدید چاپ شده است و مورد استقبال هم قرار گرفته است.
** شاید مهمترین فایده الگوها، کاربردی بودن آنها در زندگی شخصی و اجتماعی باشد. نظر شما چیست؟
هنگام نگارش داستان نیز به این موضوع بسیار دقت میکردیم که به متن روایت وفادار باشیم و در عین حال، متن حالت داستانی داشته باشد. باید دقت میکردیم که مطالب را چگونه بگوییم و بازتاب بدهیم تا اصل روایت خدشهدار نشود؛ لذا چالشهای بسیاری را پشت سر گذاشتیم، اما وقتی خروجی کار را دیدیم، بسیار خوشحال شدیم و الحمدلله بیش از ۴۰ چاپ از “کتاب فاطمه (س) علی (ع) است” منتشر شد و مورد استقبال بسیار زیاد نیز قرار گرفت.
** نگرش شما به عنوان یک کارشناس مذهبی به پدیدهای به عنوان الگو در یک جامعه چگونه است؟
من چندین سال در جامعهالمصطفی فرصت مطالعاتی داشتهام و در این زمان، با دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان و حتی غیردینی گفتمان کردهام. آدمهای منصف از این جمع، اذعان میداشتند که چیزی در ایران وجود دارد که خیلی عجیب است و آن اثر اسلام است که یک فضای اجتماعی خاصی را ایجاد کرده است که عواطف مردم این کشو در اوج قرار میدهد. این افراد حتی درباره عاطفه، محبت و دوستی مردم ایران نیز مثالهای متعددی میآوردند. مثل اینکه مردم مسلمان ایران هنگام مواجهه با فرد فقیر یا ناتوان که به کمک نیاز دارد، خیلی فوری به کمک او میشتابد و این نتیجه اجتماعی دین و الگوهای دینی است. بنابراین، مشاهده میکنیم که همه چیز عینی است و هیچ چیز در این باره خیالی نیست.
بله باید اینگونه باشد. من به همکاران خودم میگویم که بایستی با مردم با زبان خودشان صحبت کنیم تا به خوبی درک کنند و با محتوای مورد نظر ارتباط برقرار سازند. آن زمان که هنوز رسانههای اجتماعی به این شکل وجود نداشت، من بررسی کردم و دیدم مردم حوصله خواندن کتابهای حجیم را کمتر دارند و با خود اندیشیدم چه کنیم تا مخاطب کمحوصله هم بتواند با این مطالب ارتباط برقرار کند و لذا به سمت نوشتن داستانک و داستانهای کوتاه رفتیم و آنها را در قالب “کارتکتاب” یا فلشکارت درباره کرامت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در قالب دو مجموعه و همچنین یک مجموعه درباره درباره حضرت فاطمه (س) نگاشتیم و الحمدلله تاکنون درباره ائمه معصومین ۱۴ مجموعه را کار کردهایم و جالب این است که دیدیم که مردم با چنین بیاناتی و شیوههایی بیشتر ارتباط برقرار کردند.
پیش از هر مطلبی باید بگویم که هر جامعه به داشتن الگوهایی افتخار میکند که این الگوها گاهی ذهنی هستند و گاهی واقعی و گاهی هم آمیختهای از واقعیت با افسانه. جوامعی مثل جوامع مدرن غربی، چون اغلب چنین الگوهای را از قدیم الایام ندارند، در نتیجه به خلق چنین شخصیتهایی میپردازند تا به آنچه خویش به عنوان الگو میسازند و اغلب هم واقعی نیستند، افتخار کنند.
** به عنوان سوال پایانی، آیا اکنون کتاب و تحقیق جدید در دست دارید؟
کدام انسان را سراغ دارید که به دنبال کمالگرایی نباشد؟ حتی آنها که به ظاهر توان آن را ندارند تا به این درجه برسند، یک شجاعتی دارند که دوست دارند به این کمال برسند و این هم یک نوع کمالگرایی است. بنابراین، همه مردم اعم از زنان و مردان به دنبال کمال هستند.
خدا را شکر میگویم که توفیق داشتم برای نگارش این کتاب حدود ۱۴ سال پژوهش و تحقیق کنم و آن را در قالب داستانک یا داستانهای کوتاه به جای یک کتاب با رویکرد تحلیلی-توصیفی کار کنم.
الگوها اتفاقاً علاوه بر اثر فردی، اثرات اجتماعی هم دارند. به عنوان یک کارشناس مذهبی و پژوهشگر دیدهام افرادی از خارج برای مدتی به ایران آمدند تا از فرصتهای مطالعاتی بهره ببرند. برخی از این افراد به من میگفتند که الگوها و آموزههای گرفته شده از آنها خیلی اهمیت دارند. این را گفتم تا مشخص شود حتی افرادی که مدت کوتاهی البته با نگرش عمیق و شفاف به الگوهای جامعه اسلامی ما دقت کردهاند، سبک رفتاری و گفتاری آنها را برای زندگانی این دوره پسندیدهاند.
حضرت فاطمه (س) نیز آن کلام معروف را میگویند که ابتدا اول همسایه و بعد خانه! مثال ایشان، مثال بارانی است که بر همه میبارد و زن و مرد هم ندارد. مثال خورشیدی است که بر همه میتابد و میان زن و مرد برای بهرهمندی از این خورشید تفاوتی وجود ندارد. این همه زیبایی در رفتار و گفتار با دیگران را بجز وجود مبارک حضرت فاطمه (س) در کجا میتوان یافت؟ پس ایشان الگویی تمام عیار برای مردن نیز هستند.
باید برگردیم به این صراط و بیشتر اهل مطالعه در زندگی حضرت فاطمه (س) بشویم و من بارها گفتم که “اشک” رسانه شیعه در طول تاریخ بوده است؛ برای امام حسین (ع) و برای حضرت فاطمه (س) و سایر معصومین (ع). این اشک رسانهای بزرگ محسوب میشود و سند مظلومیت و حقانیت است. البته در کنار آن باید بدانیم که داریم برای چه کسی میگرییم و اشک بر اساس معرفت زیاد میشود و نه فقط برای دلسوزی است. در حقیقت، هر چه بیشتر به عظمت وجود ایشان پیببریم، بیشتر هم کسب فیض میکنیم.
صفاتی نظیر شجاعت، رشادت، ایثار و حتی جمال ظاهری و اخلاق و گفتار در تعامل با دیگران؛ همه و همه در وجود ایشان بوده است. به عنوان مثال، ایشان همسایهای داشتند که به اصطلاح “بسیار دیر یادگیر” بوده و بسیار دیر مطالب را متوجه میشده است، به نحوی که هیچکس حال و حوصله صحبت و تفهیم مطلب به او را نداشته است و این شخص معمولیات را نیز به سختی یاد میگرفت. این فرد از فاطمه سلام الله علیها سوال را میپرسد و حضرت چند بار پاسخ این پرسش را بیان و تکرار میکند و بعد به این فرد میگوید که اگر متوجه نشده است، باز هم پاسخ را برای او تشریح خواهد کرد و سپس چندین بار بیان و الفاظ و واژهها و مثالها را عوض میکند تا این فرد متوجه شود، اما او بازهم درنمییابد. این فرد سرش را پایین انداخته، نشان میدهد که مطلب را به اصطلاح نگرفته است.
** سوالی پیش میآید که چرا گفته میشد که حضرت فاطمه (س) برای مردها نیز یک الگوی کامل محسوب میشوند؟
پیشنهاد من این است که حتی اگر این بزرگواران نمیخواند مطالبی مانند داستانکهای کتاب را بیاورند، میتواند از آن به عنوان یک الگوی استفاده کنند و نوع دیگری از بیان را نیز تجربه کنند تا ببینند دیگران برای یک انتقال مفهوم و یک حقیقت واحد چه راهی را پیدا و تجربه کردهند. ما باید تجربه خاصی را انجام دهیم و آن را به نسلهای بعدی منتقل کنیم و همزمان دانش و تجربه دیگران به دانش و تجربه خودمان اضافه کنیم.
همچنین تحقیقی درباره حضرت امام علی علیه السلام به نام “مسیح مسلمانان” طی یکی دو سال یا بیشتر فقط بر پایه منابع اهل سنت و خارج از ایران انجام دادیم تا برخی مغرضان مانند وهابیون نگویند که اینها از منابع ایرانی است و به این تحقیق اشکال بگیرند. در حقیقت، این بهانه را از وهابیت گرفتیم. جالب اینکه این کتاب در طی یک سال به چاپ نوزدهم رسید و بازخورد بسیار زیادی داست. کار سخت، اما شیرینی بود.
** برخی معتقدند که بسیاری از بانوان از جمله شخصیتهای علمی در تاریخ کارهایی انجام دادهاند که کم نظیر بوده است. آیا میتوان از این افراد نیز به عنوان افراد الگوی کامل به ویژه برای زنان و دختران نام برد؟
حتی در این زمان هم حضرت فاطمه (س) در گفتار به آن شخص متذکر میشوند که نگران تکرار پاسخ و تشریح آن نباشد؛ به این دلیل که سختی متوجه حضرت فاطمه (س) میشود. این نشانه جمال در رفتار ایشان است که شخصیت این فرد “دیر یادگیر” را هم از بین نمیبرد، چون ایشان معتقد بودند که اجرشان را از خداوند میگیرند؛ اجری که چندین برابر زحمتی است که در تفهیم مطلب به آن فرد متحمل میشدند. خود شما فکر کنید که اگر کاری را انجام بدهید و صاحب کار شما صدها برابر به شما اجر بدهد، آیا انگیزه کار کردن در وجود شما بیشتر نمیشود؟ این یک واقعیت زیبا در وجود حضرت فاطمه (س) است. چنین زیبایی در رفتار کدام یک از ما وجود دارد؛ چیزی که نتیجه صبر، بردباری و محبت در وجود حضرت فاطمه (س) بوده است و از سوی دیگر، درباره تعامل و رفتار ایشان با همسایگان نیز روایتهایی از محبت ایشان و مهربانی بوده است؛ بدان گونه که امام حسن علیهالسلام هنگام دعا کردن ایشان از صبح تا نزدیکی سحر، به ایشان میفرمایند که نزدیک سحر است و هنوز نوبت به دعا برای خودشان نرسیده است و ایشان همچنان برای همسایگان دعا میکنند.
انتهای پیام/