بابایی یک سال قبل از فوت، یعنی درست بعد از شهادت حاج قاسم داستان کتاب «خسته نباشید عمو قاسم» را نوشته است. پدرش در این باره میگوید: «خدیجه به من گفت ما داستانی دربارهٔ حاج قاسم آماده کردیم که میخواهم چاپ کنم. گفتم چه خوب؛ بده ببینم. خودم از سردار فلاحزاده یا مکتب حاج قاسم پیگیری میکنم تا به چاپ برسد. گفت نه! من باید تصاویر کتاب حاج قاسم را خودم بکشم. میخواهم تصاویر شایستهای برایش طراحی کنم.».
اخلاص حاج قاسم روی همهٔ مردم ایران اثر گذاشته و قطعاً روی اینها هم اثر داشته است. حاج قاسم برای همهٔ ملت ایران محبوبیت خاصی دارد.».
در دفاع از حرم و مبارزه با داعش و صهیونیسم بینالملل فعال بود. با این تفاوت که ایشان قلم، و مدافعان حرم اسلحه به دست داشتند. در واقع اسحلهٔ آقای فرجنژاد قلمش بود و اگر نتوانست به صحنهٔ نبرد اعزام شود، در این سنگر فعالیتهای فرهنگی انجام میداد. خانوادهٔ فرجنژاد (پدر و برادرانش) هم در این عرصه فعال بودند.».
بابایی دانشآموختهٔ رشتهٔ گرافیک بود و طراحی لباس، پارچه، عکس و کلاً کارهای هنری انجام میداد و دوست داشت تصاویر کتابها خصوصاً کتابهای داستانی کودکان را ترسیم کند.
دخترم مثل همهٔ مردم ایران که حاج قاسم را دوست دارند، ارتباط قلبی و عاطفی با حاج قاسم داشت. همسرش هم در زمینهٔ دشمنشناسی کار میکرد. به همین خاطر موضوع حاج قاسم همیشه در منزل اینها زنده بود. زمانی که حاج قاسم حضور داشتند عملیاتهای ایشان مثل بوکمال، حلب و… را دنبال میکردند. خوشحالی مدافعان حرم، خوشحالی آنها و غم مدافعان حرم، غم آنها بود.
بابایی دربارهٔ جوهرهٔ اصلی کار دخترش و انگیزهای که او را به سمت نگارش این متن و تصویرگری آن سوق داده است، توضیح میدهد: سال ۱۳۹۹ (یک سال قبل از فوت) دخترم گفت من دربارهٔ حاج قاسم متنی نوشتم. شما مطالعه کنید. دیدم متن خیلی خوبی است.
پدر نویسندهٔ کتاب «خسته نباشید عمو قاسم» با اشاره به اینکه خدیجه دو پسر و یک دختر داشت که حاج قاسم برایشان الگو بود، میافزاید: «به عنوان یک الگو حتی نوع لباس بچههایشان، در راهپیماییها، هفتهٔ بسیج و… مثل لباس حاج قاسم بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، ۲۹ تیرماه ۱۴۰۰ «خدیجه بابایی ابرقویی» همسر «محمدحسین فرجنژاد» پژوهشگر حوزهٔ صهیونیسم و دشمنشناسی به همراه تمام اعضای خانوادهشان در حالی که سوار بر موتور بودند، در یک تصادف دلخراش دار فانی را وداع گفتند.
پدرش میگوید: شبی که حاج قاسم شهید شد، منزل خدیجه در قم بودیم. بسیار متأثر و ناراحت بودند. اینطور نبود که حاج قاسم را بعد از شهادت بشناسند. از قبل ایشان را میشناختند و بعد از شهادت نیز این ارادت بیشتر شد.
ترویج فرهنگ جهاد و شهادت جزو برنامهٔ کاری این خانواده بود. در زمینهٔ تحقیق و پژوهش دفاع مقدس مشوق بنده در امر نویسندگی بودند.
اما دربارهٔ همسر ایشان، خانم خدیجه بابایی، کمتر شنیدهایم. او در خانوادهای بزرگ شد که در زمان جنگ، پدرش رزمنده بود. مادرش در فراق همسر، زمانی که بچهها کوچک بودند با مهربانی آنها را بزرگ کرد.
محمدحسین فرجنژاد یک محقق صهیونپژوه و دشمنشناس بود. ایشان هماهنگ کرده بود که به عنوان مدافع حرم به سوریه و لبنان اعزام شود. اما در فرودگاه مانع شدند و گفتند شما در لیست هستید. قطعاً ایشان با اطلاعات سپاه کار میکرد و مقالههایش را به آنها میرساند. اهداف حاج قاسم را با کتاب، مقاله و معرفی صهیونیستها دنبال میکرد.
انتشارات جمکران، کتاب «خسته نباشید عمو قاسم» را به قلم و تصویرگری زندهیاد خدیجه بابایی، و با قیمت ۳۵ هزار تومان روانهٔ بازار کرده است.