شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستگذار به معنای واقعی باشد / نظریه تحول فرهنگ در انقلاب اسلامی را جدی بگیریم

دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور در پاسخ به این پرسش گفت: دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید کانون سیاستگذاری باشد. در هر پیش دستوری باید همه ظرفیت کارشناسی کشور به چرخه در بیاید و باید دوگانه‌ها و گره‌های کشور حل شود و هیچ حرف گردی زده نشود. دوست دارند همه حرف‌های خوب بزنند به نوعی  اسناد ما سیاستگذارانه نیست و آرمان خواهانه است، چون آرمان‌های خود را از دست رفته می‌بینیم دوست داریم آن‌ها را در اسناد بیاوریم.

وی اذعان کرد: حتی حوزه هم در تعامل کامل با فرهنگ رسمی کشور نیست، ممکن است جایی نق بزند یا عصیان کند، اما نام این تعامل نیست. ۱۸ نهاد در مورد مسجد مسئول هستند و باید این‌ها هماهنگ بازسازی شوند خیلی‌ها هم آمدند این کار را کنند، اما قبل از همه این‌ها باید نظریه تحول انقلابی را جست و جو کنیم، این نظریه بازتولید روابط بین فرهنگ رسمی، فرهنگ نخبگانی و فرهنگ عمومی کشور است. همین عرف و فرهنگ عمومی اهمیت زیادی دارد و مسئله دوم در نظریه تحول فرهنگی تجدید نظر در نگرش است؛ و مهم‌تر از همه این‌ها باید طبقه متوسط در ایران را درک کنیم که تا درک نشود هیچ تحولی امکان پذیر نیست.

شورای عالی انقلاب فرهنگی به گرد گویی افتاده است شما اسناد را نگاه کنید، مدام گرد گویی می‌کنند، و پاسخی برای انجام ندارند. این شورا با چالش‌های جدی رو به رو هستند. به خصوص دولت‌ها حقیقتی پشت سر پارلمان فرهنگی کشور است که فرهنگ قبل از اینکه بخواهد در سه قوه باشد یک فرا قوه است.

تمرکز کارکردی شورای عالی بر حوزه علم و فناوری حتی نسبت به تربیت و فرهنگ بیشتر است، چون جواب می‌دهد و ستادپذیرتر است، معلوم بود کجا باید کار را متمرکز کرد و کجا نباید چنین کاری کرد.

شما ببینید نحوه تحول و تنفس موارد مشابه را ببینید، خود دبیرخانه سازمان بین المللی علمی و فرهنگی یونسکو، دفاتر و شعبات و دفتر مرکزی آن در پاریس می‌تواند آموزنده باشد. این‌ها چی کار میکنند؟ این‌ها نشستند در حال نوشتن برنامه برای سایرین هستند؟ نه آن‌ها نشسته اند و به اعضای خود رسمیت می‌دهند، ولی در شرایط فعلی فرهنگی کشور ما صندلی برای نمایندگی هنرمند و نخبه فرهنگی یا بخش عمومی فرهنگ کشور نداریم.

وی در مورد اختلال‌های فرهنگی و تصمیم گیری‌‎ها گفت: همواره باید این‌‎ها را از خود بپرسید؟ متأثر از این اختلال‌ها یکسری نهاد‌های طبیعی از جمله نهاد دین دچار ضعف کارکردی شدند. در این شرایط همه این‌ها روی هم تأثیر دارند. ما بدون اینکه بر اساس رویکرد سنت بازچینی کنیم دستگاه‌ها ایجاد شده اند و مدام دستگاه‌های دیگر هم جعل شده اند. حتی جهاد سازندگی هم پایه فرهنگی دارند که به راحتی با وزارت کشاورزی ترکیب شدند، اما در حوزه فرهنگی ما حتی جرأت نمی‌کنیم شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را با سازمان تبلیغات اسلامی یا حتی شاید بسیج مستضعفین ادغام کنیم. چون این‌ها یک تابوی قدسی  و ایدئولوژیک پشت سرشان است که ادغام این‌ها بسیار از لحاظ روانی هزینه بر است.  

 هنوز پایش فرهنگی ما مشکل دارد و داشبرد و مانیتورینگ فرهنگی کشور با چالش رو به روست،  پس ما باید یک بار همه چیز را متوقف کنیم تا به یک رصد کلی از پایش فرهنگی کشور برسیم. همه نهاد‌ها باید مورد باز بررسی قرار بگیرند. هیچ زمانی رابطه بین دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور و رئیس جمهور در حد معاونت فرهنگی وی نبوده و این مختص این دولت هم نیست و در همه دولت‌ها رابطه خوبی بین دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و ریاست جمهوری وجود نداشته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، سید مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور در گفت و گوی اختصاصی با دبیر سرویس فرهنگی خبرگزاری دانشجو با موضوع نقد و بررسی شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور نشست. در این گفتگو که با سه پرسش راهبردی در جهت بررسی شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی دبیر فرهنگی مبنی بر اینکه: «نهاد‌های حاکمیتی فرهنگ چه کمبود و نواقصی دارند؟ و چگونه باید به سمت اصلاح برویم؟» 

سید مجید امامی در پاسخ به این پرسش گفت: اگر ما به نوعی معماری دولت در ایران معاصر نگاه کنیم و تبار شناسی حقیقت و مفاهیم را انجام دهیم به عینه می‌بینیم نهاد‌هایی که در حوزه فرهنگ از جمله دانشگاه، مدرسه، سینما و رسانه یعنی چه نهاد‌های تربیتی و چه نهاد‌های مربوط به ارائه خدمات و مصرف فرهنگی که عملا قبل از انقلاب برای اعمال و پروژه سیاسی بودند و حتی چپ‌های نو نیز فرهنگ را در جهت ابزار سیاسی می‌دانستند،  که یک چارچوب ذهنی به ما می‌‎دهد تا بعد از انقلاب اسلامی ادامه داشته است.

دبیر شورای عمومی فرهنگ کشور در ادامه گفت: با شکل گیری دولت مدرن روش‌ها و اتفاقات دیگری افتاده است که تداوم سنت ما رخ ندهد و دچار انقطاع شده است که بسیاری از آن‌‎ها هم ناخودآگاه بوده است. مثلا سیصد سال پیش که سازمان اوقاف نبود یا کتابخانه‌های عمومی نبود حال ما بهتر بود یا الان؟  

خبرنگار: راه حل عملی این موضوعات چیست؟

به عنوان مثال سازمان محیط زیست باید در تعامل مستقیم با شورای فرهنگ عمومی باشد چرا که مسئله مهمی به نام بحران زیست محیطی داریم یا با وزارت نیرو مسئله‌ای در کشور داریم به نام بحران فرهنگ مصرف کشور داریم که نیازمند تعامل فرآیند محور است نه بر اساس پروژه محوری عمل کنیم.

وی در ادامه افزود:
حواسمان باشد ماشین توسعه و تحول در حوزه صنعت و اقتصاد حرکت می‌کند که این‌ها همه خدمات محسوب می‌‎شوند که در حقیقت همه این ۱۷۰ یا ۱۸۰ نهاد فرهنگی بخشی از خدمات هستند و اقتصاد سیاسی خود را به شما تحمیل می‌کند که حتی یک مدیر فرهنگی عدد یک پالایشگاه یا واحد صنعتی فولاد در خدمات اجتماعیش را صفرهایش را هم نمی‌تواند بشمرد. ضعیف‌ترین منابع انسانی در دستگاه‌های فرهنگی جذب شدند و کمترینحقوق و دستمزد را می‌گیرند. البته دستگاه و نهاد عمومی داریم که با بخشی از دستگاه‌های فرهنگی کشور توازی دارند. در چنبن شرایطی همه این نهاد‌ها یک طرف حیات فرهنگی در جامعه، مردم، خانواده و… گروه‌های اجتماعی یک طرف قرار دارند.

در بخش حوزه شورای مشورتی حوزه داریم که کسی مشورت نمی‌گیرد، شورای اجتماعی را شورای عالی راه انداخته است که این نسبت ارگانیک بینشان برقرار نیست. شورای هنر داریم که الگوی دیگری دارد و هرکدام از اعضای دیگر تشکیل می‌شود.

البته من در حال دیدن نیمه خالی لیوان هستم این لیوان نیمه پری هم دارد و کسی منکر ظرفیت‌های به وجود آمده در این چهل و چند سال نیست. اما آن چیزی که نیاز است نیست و یک مدیریت دیگر می‌‎خواهد.

در برنامه ۵ ساله اگر ما هاب شویم این تدبیر قابل تحسین است، ولی به این معنا که من محل تعاطی افک کشور شوم، چقدر محل تعاطی افکار هستم؟ محل تعاطی جلسات هستم یا افکار؟ هر روز باید تصویر و جلوه گاه و نمایشگری از ظرفیت‌ها و آمده‌ها و رفته‌ها و ورودی و خروجی کشور باشد و این کار یک وزارتخانه یا دبیرخانه نیست.

ما باید زیست بوم صنایع فرهنگی را اصلاح کنیم آن هم در شرایطی که همه چیز رفاه شده اند. زیست بوم‌ها تالاب‌هایی هستند که حیات در آن‌ها جریان دارد این سرریز می‌کند شورای فرهنگی و اقمارش زمانی می‌توانند فعالیت کنند که عزتی داشته باشند و نترسند از اینکه به مردم که واگذار شود که بگویند مردم هستند شما چه کاره هستید؟ باید به تنظیم گری و سیاستگذاری بازگردیم. اگر یکسال اعضای یک خانواده پس انداز کنند که بروند مشهد اگر دولت گفت: من همه پول مشهد رفتن می‌دهم او دیگر سال بعد نمی‌تواند به مشهد برود. من باید شرایطی مهیا کنم که وقتی مشهد و قم می‌روند سوغات فرهنگی بگیرند. این ۲۰ میلیون نفر کجا می‌روند؟ آیا این ۲۰ میلیون نفر سوغات فرهنگی نمی‌خواهند. البته دولت باید کار خود را انجام دهند، ولی باید هسته سخت نظام و جامعه را بالفعل نگاه دارد.

برخی می‌گویند بیاییم یک دسته بندی درست کنیم و هر موضوعی را در جای خودش قرار دهیم، مثلا حوزه کودک و نوجوان و… را هرکدام در جای خود قرار دهد که البته اینقدر موضوعات به هم پیچیده است و پیوند خورده که قابل تفکیک نیست و من هم به این دسته بندی و ستاد درست کردن قائل نیستم.

دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور از انباشت مسائل و دغدغه‌‎ها در حوزه فرهنگ گفت و در ادامه با بیان اینکه همه این‌ها روی هم سوار شده است که برخی دارای منابع مستقیم دولتی و برخی دیگر منابع غیر مستقیم دولتی دارند، افزود: البته من اصلا مسیر را در قلع و قمع یکی به نفع دیگری نمی‌دانم. همه نهاد‌های فرهنگی دانشگاه‌‎ها و دانشکده هنر همه این‌ها محترم هستند و نباید هیچ‌‎کدام تعطیل شوند بلکه آسیب اصلی در زبان ناطقه فرهنگی کشور و شکاف بین فرهنگ نخبگانی و دانشگاهی با فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی کشور می‌دانیم.

باز هم تأکید می‌کنم موضوع مهم این است که آیا تعامل و راه‌های ارتباطی بین فرهنگ عمومی و رسمی کشور را توانسته ایم بر این اساس و شورای اقماری ما از فرهنگ رسمی کشور در شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور نماینده داریم از فرهنگ نخبگانی هم اعضای حقیقی از نخبگان دانشگاهی و حوزوی حضور دارند، اما آیا نمایندگانی از فرهنگ عمومی جامعه داریم؟ وقتی می‌گوییم نماینده از فرهنگ عمومی به این معناست که افرادی ازاصناف مختلف ارائه دهنده خدمات مثل هنرمندان یا نماینده موسسات و … داشته باشیم. فقط شرایط بگذاریم تا خودشان این فرایند را شکل بدهند تا این پارلمان فرا قوه‌ای شکل بگیرد تا صدای فرهنگ عمومی کشور، نیاز‌های آن و تعامل با فرهنگ نخبگانی و رسمی کشور را بشنویم.

مرتب به شورا‌های عالی انقلاب فرهنگی و اقمار آن  گفته می‌شود ضمانت اجرایی ندارند، خیلی‌ها تمسخر می‌کنند و اصلا معمایی شده برای همه برخی هم ناامید هستند، این معما قابل حل است این مشکل فقط با منابع حل نمی‌شود این عدم ضمانت اجرا و اجر گاهی ناشی از عدم وجود منابع است، گاهی ناشی از ترس است گاهی ناشی از ارتباط است، این اقتدار برای تضمین اجرا باید بر اساس ارتباط باشد.

ما در حوزه فرهنگ هم همین تعارفات را داریم معاون اول هم وقت جلسه گذاشتن ندارد نه می‌گذارد شورای فرهنگ عمومی کارش را کند نه خودش کار خود را انجام می‌دهد.

در پایان باید بگویم هرچه به عنوان دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور گفتم در حال انجام دادن هستیم. غیر از اینکه میزبان ما وزارت فرهنگ و ارشاد هستیم اینجا مرکز رفت و آمد نهاد‌های فرهنگی کشور است» 


منبع: https://snn.ir/fa/news/1046975/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AC%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%85

در ادامه دبیر سرویس فرهنگی خبرگزاری دانشجو پرسش بعدی خود را مطرح کرد: «شورای عالی انقلاب فرهنگی در طی سالیان مختلف  دچار کمبود‌ها و عدم چالاکی‌ها بوده است که باعث شده نقش ستادی که برای آن تعریف شده است کمرنگ شود و هنوز نتوانسته نقش کامل خود را بازیابی و اجرا کند به نظر شما دلیلش چیست؟ و راه حل اصلاح این نقص چیست؟»

مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور با بیان اینکه ما حوزه اقتصاد پایه مثل اصناف، کارآفرینان و تشکلات اقتصادی را شکل دادیم، افزود:، اما در حوزه فرهنگ و سیاست تشکلات و سازماندهی جبهه فرهنگی مستقل از بسیج و انجمن‌ها اسلامی و.. اضافه شدند که قرار بود این‌ها عصاره فضایل ملت باشند که خودشان باز سازمان و دستگاه شدند مثل جهاد دانشگاهی و می‌توان از این نمونه‌ها به هلال احمر اشاره کرد که خودش می‌تواند گروه‌های زیادی از خدمات فرهنگ پایه را متشکل و سازمان دهی کند.

در ادامه نیز دبیر سرویس فرهنگی خبرگزاری دانشجو از دبیر شورای عمومی فرهنگ کشور پرسش کرد: اگر می‌‎شود بیشتر توضیح دهید، نوضیحات  شما وجهه سیاستگذارانه دارد، اما عملگریانه تر بگویید.

سید مجید امامی در پاسخ به این پرسش گفت: ما اساسا تا وقتی با یک نسبت واقع بینانه با طبقه متسوط قرار نگیریم هیچکاری نمی‌توانیم کنیم. در شورای عالی انقلاب فرهنگی کار با اجماع است که خودش یک چالش است، چالش اساسی با دولت که آن باید اجرا کند که ۶۰ درصد تمام نهاد‌های فرهنگی در اختیار دولت است حتی سازمان صدا و سیما یا سازمان تبلیغات اسلامی، این چالش با دولت‌ها و دولت‌هایی که کار را در نمی‌یابد شکاف برنامه ریزی و اجرا اصلا برنامه ریزی نشده است نهایتا یک سیاستگذاری می‌خواهند که باید طبق نظریه دکترین داشته باشد.

به نظر من شورای عالی انقلاب فرهنگی باید خط نگه دار باشد و موذن قوی باشد و البته تسهیل‌گری‌ها از نهاد‌های فرهنگی شفاف و بر اساس و الویت‌ها باشد بعد از آن دیگر مردم و تشکل‌ها کار خود را انجام خواهد داد.

از همه این‌ها مهمتری مسئله‌مند نبودن کنش  و واکنش ما در حوزه فرهنگ، اگر رصد درستی نداشته باشد نمی‌‎تواند تصمیم بگیرد که البته شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌‎گوید می‌‎خواهد، اما وزارت ارشاد پول ندارد. وقتی رصدی وجود ندارد می‌توان مصوبه و مقرره داشت، اما نمی‌توان انتظاری داشت.

ما در برنامه هفتم باید بخش دو درصد شفاف شود که از منابع جرایم رانندگی چند درصد باید به بازسازی فرهنگ بدهد؟ ما به شدت در حوزه فرهنگ فقر منابع داریم و این یک قصور ملی جمعی است ما حتی از کشور‌های لیبرال کمتر خرج فرهنگ می‌کنیم. یکی از وی او دی‌ها یا یو جی سی‌ها از کل اعتبارات یک وزارتخانه فرهنگی ما که تخصیص نمی‌دهند بیشتر است ۱۲۰۰ میلیارد ۱۴۰۰ میلیارد این عدد‌ها بسیار بزرگ است. این بنیه ضعیف منابعی و دستگاهی روز به روز بخش‌های فرهنگی را تضعیف کرده است همین امروز سازمان برنامه می‌گوید شما چهار تا برنامه خوب نمی‌نویسید ما بودجه بدهیم، چرا نمی‌توانیم برنامه خوب بدهیم؟ چون به تدریج در این ۲۰ سال ضعیف شده است مثل آموزش پرورش که به هرحال حرکتی کرد که البته آن هم همینطور است.

ما در بخش برنامه ریزی ضعیف هستیم و برنامه ریز بعد از مدتی بی حس می‌شود، یعنی می‌گوید باشه نمایشگاه کتابت رو برگزار کن. حالا چه کسی گفته باید نمایشگاه برگزار کنیم؟ ما گرد می‌نویسیم و گردتر می‌خوانیم. واقعا دستورالعملی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هست  که رئیس جلسه هم کم کسی نیست بالاخره نفر دوم کشور است که ما سعی کردیم سند خود را گرد ندهیم یعنی مسیر ب نه، مسیر الف را می‌دهیم. این اجماع خودش بخشی از مسیر است که البته باید با اقناع بازیگران فرهنگی همراه شود. این همان بخش فرهنگ عمومی است ما باید همواره نظارت داشته باشیم و رصد کنیم. بخشیش را خود ما باید انجام دهیم که بخشی از آن رصد ملی و بین المللی است. بدون رصد تصمیم‌گیری راحت است، اما رصد نیاز به منابع مالی دارد که دولت منابع نمی‌دهد. قرارگاه یعنی جایی که پیگیری اجرا می‌کند نه اینکه فقط بگوید بروید اجرا کنید. ما قرار است بری هر موضوعی قرارگاه داشته باشیم مثلا قرارگاه کنکور یا جمعیت که باید قرارگاه بگذاریم این الگوی قرارگاهی را سعی کردیم بخشی از آن را محقق کنیم البته به میدان نزدیک‌تر هستند، ولی دبیر شورا هستند.