این رمان را یک شاهکار غیرارادی و ناخواسته مینامند
آندره ژید، رماننویس و برنده جایزه ادبی نوبل که در انتشاراتی بزرگ NFR ویراستار بود برای اولین بار ویرایش نوشتههای پراکنده «پروست» را قبول کرد. ژید در مورد نپذیرفتن چاپ کتاب پروست توسط انتشاراتیهای دیگر میگوید: آن ها بزرگترین اشتباه تاریخ خود را کردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو به نقل از خبرگزاری فرانسه، در حالی در یکصدمین سال درگذشت «مارسل پروست» نویسنده مشهور فرانسوی به سر میبریم که خبرگزاری فرانسه با تصاویری از دست نوشتههای وی رونمایی کرد
پیدا کردن ناشر برای این کتاب ساده نبود
پروست بالاخره در سال ۱۹۱۶ برنده جایزه ادبی گنکور شد. در حالی که بسیاری معتقدند این جایزه اصلا برای او مهم نبود، وی که به شدت از بیماری آسم رنج میبرد بر اثر بیماری ریوی هم درگذشت.
ترجمه آثار ادبی فرانسویزبان به فارسی، از همان ابتدای نهضت ترجمه در ایران پس از مشروطیت، وجود داشته است. اکنون نیز ترجمه آثار ادبی از زبان فرانسه به فارسی در کنار دیگر زبانهای مهم دنیا مثل انگلیسی، عربی و آلمانی، جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.
پروست خالق شاهکار «در جست و جوی زمان از دست رفته» که این کتاب در ۲۴۰۰ صفحه و هفت جلد نوشته شدهاست. گفتنی است ترجمه فارسی آن نیز در هفت جلد به ترجمه «مهدی سحابی» در بازار کتاب ایران موجود است. اما چه کسی میداند این کتاب چگونه نوشته شدهاست؟
جلد چهارم کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» نیز در زمان حیات پروست منتشر شد، اما ۳ جلد بعدی آن پس از درگذشت وی در سال ۱۹۲۲ و در سن ۵۲ سالگی چاپ شد.
صل این رمان در سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۲ نوشته و در سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۷ منتشر شده و دارای هفت جلد است: «طرف خانه سوان»، «در سایه دوشیزگان شکوفا»، «طرف گرمانت»، «سدوم و عموره»، «اسیر»، «گریخته» و «زمان بازیافته».
اما برای ما ایرنیها پروست و علاقه برخی به این نویسنده جالب به نظر میرسد پروست که اساسا فردی در خانواده بورژوازی پاریسی زندگی میکرد و تا مدتها به دلیل بیماری آسم فقط روی میز در تخت خود مینوشت سی سال است جایگاه ویژهای در بین مخاطبین کتاب ایرانی پیدا کرده است.
استقبال از این رمان در ایران به حدی بود که سحابی بعدا سراغ دیگر آثار پروست هم رفت و کتاب «خوشیها و روزها» را نیز ترجمه کرد که مجموعهای از مقالات و نوشتههای پروست است: «جاهطلبی بیش از پیروزی سرمست میکند؛ همه چیز را آرزو شکوفا، تملک پژمرده میکند؛ خیال زندگی بهتر از زیستن آن است.»
پروست بارها از ناشران مختلف برای چاپ کتاب خود جواب رد شنید تا اینکه انتشاراتی به نام گراست (Grasset) پذیرفت تا جلد اول کتاب وی را چاپ کند. در سال ۱۹۱۲ بخشهایی از جستجو در روزنامهٔ فیگارو چاپ شد. سال ۱۹۱۳ پس از شکست تلاشهای بسیارش برای قبولاندن اثر به چند ناشر، سرانجام انتشارات برنار گراسه میپذیرد که «در جستجوی زمان از دست رفته» را در سه جلد به خرج نویسنده چاپ کند. طرف خانه سوان در نیمهٔ دوم نوامبر منتشر شد. در ماه اوت سال ۱۹۱۶ از انتشارات برنار گراسه جدا شد و حق چاپ جلد دوم اثر خود را به انتشارات گالیمار واگذار کرد.
در حالی که مترجمان ایرانی چندین بار تلاش کرده بودند تا اثر سترگ «در جستوجوی زمان از دست رفته» را به عنوان مهمترین اثر مارسل پروست به فارسی ترجمه کنند، اما این مهدی سحابی بود که توانست در فاصله سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۷ همه جلدهای این کتاب حجیم را به فارسی برگرداند و به دست ناشر بسپرد.
سحابی همچنین کتاب «مارسل پروست»، نوشته اف دابلیو جی همینگز را به فارسی ترجمه کرد. نقش این مترجم در ترجمه آثار مارسل پروست به فارسی بسیار پررنگ است و بدون شک نام مهدی سحابی و نام مارسل پروست در ایران به یکدیگر پیوند خورده است.
اما پس از سحابی، مترجمان دیگری نیز سراغ برخی دیگر از آثاری که به فارسی ترجمه نشده بود، رفتند. از جمله کتاب «ضد سنت بوو» نوشته پروست که درباره یکی از منتقدان معروف ادبی در اواخر قرن نوزدهم میلادی است، با ترجمه احمد پرهیزی منتشر شد.
کتاب «روزهای مطالعه» نوشته پروست را نیز مرضیه خسروی به فارسی ترجمه کرد.
منبع: https://snn.ir/fa/news/1043446/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%E2%80%8E%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%DB%B1%DB%B0%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84
پروست با نام کامل والانتَن لویی ژرژ اوژن مارسل پروست اولین بار و در سال ۱۹۰۹ شروع به خلق اثری کرد که بعدها یکی از شاهکارترین رمانها نام گرفت. این نوشته با موضوعاتی مانند حافظه و جوهر هنر ادامه پیدا میکند، تا در سال ۱۹۱۲ به جلد دوم و سوم خود میرسد.