«آنا» بازیگران اسکاری فیلم‌های اسپیلبرگ را رتبه‌بندی کرد

۹* تامی لی جونز در فیلم لینکلن (۲۰۱۲)؛ شاید هیچکس به اندازه تامی لی جونز در این فیلم بسیار طولانی از سرشاری فلسفی و وفور فصاحت و سخنوری فیلمنامه تونی کوشنر لذت نبرد. در حالی که فیلم جونز را در قامت تادئوس استیونس، نماینده کنگره، به عنوان قهرمان استراتژیک فیلم به تصویر می‌کشد، اما جونز بار دیگر با مهار افسار یک شخصیت ناشناخته او را به پرسونایی دوست داشتنی روی پرده تبدیل می‌کند.

در کل، پانزده بازیگر فیلم‌های اسپیلبرگ در ادوار جایزه اسکار نامزد دریافت این جایزه شده‌اند و از آن عجیب‌تر این است که از این پانزده نفر فقط سه نفر موفق به دریافت جایزه شده‌اند، که همگی مربوط به فیلم‌های دهه گذشته اسپیلبرگ هستند.

اگر چندین بازیگر «خانواده فیبلمن» نامزد دریافت اسکار شوند، این چهارمین فیلم اسپیلبرگ خواهد بود که چنین اتفاقی را تجربه خواهد کرد. بعضی از بهترین بازی‌ها در فیلم‌های اسپیلبرگ بدون این که نامزد اسکار شوند کار را به پایان برده‌اند، افرادی مثل هریسون فورد در نقش ایندیانا جونز یا رابرت شاو در فیلم «آرواره‌ها» از جمله این افراد هستند.

با توجه به این که تمام فیلم‌های اسپیلبرگ بی‌نظیر هستند، اینجا ما این پانزده فیلم را از خوب به عالی برای شما رتبه بندی کرده‌ایم:

۱* ووپی گلدبرگ در فیلم رنگ بنفش؛ ووپی گلدبرگ نه تنها به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن توسط آکادمی اسکار نامزد شد، بلکه بازی او در این فیلم در نقش سلی جانسون بدون شک بهترین بازی در تمام فیلم‌های اسپیبرگ بی هیچ تردیدی است. ووپی قبل از این فیلم توانسته بود با ایفای نقش‌های دشوار در برادوی اسم و رسمی برای خود به هم بزند. اما با ایفای این نقش در این فیلم او نشان داد که جای هیچ تردیدی در استعداد‌های او نیست. او در این فیلم نه تنها نقش سلی جانسون را در دهه‌های مختلف به زیبایی هر چه تمام ایفا می‌کند، بلکه قدرت فیلم را با دقت فیزیکی و عمق عاطفی خود چند برابر می‌کند.


منبع: https://ana.press/fa/news/817004/%D8%A2%D9%86%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D9%84%D8%A8%D8%B1%DA%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF

۱۵* آنتونی هاپکینز در فیلم «آمیستاد» (۱۹۹۷)؛ هاپکینز در این فیلم نقش ششمین رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، جان کویینسی آدامز، را بازی می‌کند. این در حالی است که او تنها دو سال قبل در نقش یکی دیگر از رؤسای جمهور امریکا، یعنی ریچارد نیکسون، در فیلم الیور استون، ظاهر شده بود. هاپکینز با ایفای طولانی‌ترین نقش این فیلم، لحن یک پیرمرد رذل و پست را تقلید می‌کند و در ادای منولوگ‌هایی که همه او را استاد بی بدیل اجرایشان می‌دانند سنگ تمام می‌گذارد و این نوع بازی، بازی‌های است که بی برو برگرد کاندید اسکار می‌شود.

۳* مارگارت آوری در فیلم رنگ بنفش (۱۹۸۵)؛ مارگارت آوری در نقش یک خواننده سیار به نام شاگ آوری تجسم بیرونی هم یک خواننده زن و هم یک زن دلتنگ و خسته را در مقابل دیدگان ما می‌گستراند. او وقتی روی صحنه می‌رود سرشار از انرژی است؛ و وقتی از صحنه بیرون می‌رود، این بازیگر لایه‌های اندوه و ندامتی درونی به خاطر دور شدنش از پدر کشیشش را به تصویر می‌کشد.

۵* اپرا وینفری در فیلم رنگ بنفش (۱۹۸۵)؛ آنچه در بازی اپرا وینفری در این فیلم اعجاب انگیز است، سفر به جهنم و دوباره برگشتن از آن است. در ان فیلم وینفری به روحی جان می‌بخشد که از جسمش جدا شده است.

۱۴* تام هنکس در فیلم نجات سرباز رایان (۱۹۹۸)؛ حساسیت‌های هنکس و اسپیبرگ آن چنان به هم نزدیک هستند که ممکن است همکاری خلاقانه طولانی‌شان را امری همیشگی و طبیعی بدانیم (در حالی که این اولین همکاری این دو بود). اما نقش آفرینی هنکس به نوعی تجسم چیز‌هایی که منتقدان فیلم زیر سوال برده بودند.

پل دانو در نقش پدر مستبد اسپیلبرگ و گابریل لابله نیز می‌توانند از دیگر گزینه‌های مطرح اسکار امسال باشند. اما دانستن این مطلب خالی از لطف نیست که با توجه به تعداد زیاد فیلم‌های دوست داشتنی و مهمی که اسپیلبرگ ساخته است، آکادمی اسکار کمتر از چیزی که ممکن است فکر کنید به بازیگران فیلم‌های او افتخار و جایزه بخشیده است.

۴* دانیل دی لوئیس در فیلم لینکلن (۲۰۱۲)؛ می‌توانید باور کنید که یک بازیگر بعد از بازی در فیلم‌های متعدد اسپیلبرگ تا سال ۲۰۱۲ اسکار نگیرد؟ و برای این که این اتفاق بیفتد، تحسین شده‌ترین بازیگر دوران ما باید نقش مهم‌ترین رئیس جمهور امریکا در طول پرپیامدترین دوران ریاست جمهوری اش بازی می‌کرد. دی لوئیس نیز به نوبه خود اجرایی پیچیده‌تر از چیزی که انتظار دارید را به معرض نمایش می‌گذارد، اما با همان ظرافت‌های جسمی و روانی که فقط از او برمی آیند.

۱۱* آریانا دبوز برای بازی در فیلم داستان وست ساید؛ آنیتای «داستان وست ساید» نقشی که محکوم به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش زن بود، و دبوز استادانه به آن نقش جان بخشید. دبوز به زیبایی هر چه تمام به عشق جان می‌بخشد و فراتر از انتظار ما ظاهر می‌شود.

۱۳* ملیندا دیلون در فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم (۱۹۷۷)؛ این یکی از نامزدی‌هایی است که به دلیل شخصیت معمولی و گاهی احمق دیلون شاید خیلی‌ها به سرعت نادیده‌اش می‌گرفتند. دیلون در این فیلم مادر پسر کم سن و سالی است که توسط آدم فضایی‌های خیرخواه ربوده شده است. اما علیرغم این، دیلون یک چرخش تعریف شده و باور پذیر را از نقش آفرینی خود ارائه می‌دهد: از یک مادر بی عرضه هراسیده تا کسی که به کاری که می‌کند ایمان راسخ دارد. در حالی که فیلمنامه اجازه عرضه اندام زیادی را به او نمی‌دهد، اما این بازیگر با ایفای نقش منحصر به فرد به هرچه غنی‌تر شدن فیلم کمک می‌کند.

۸* مریل استریپ در فیلم پست (۲۰۱۷)؛ در نقش ناشر واشنگتن پست، کاترین گراهام، پرافتخارترین بازیگر زن رقابت اسکار آنچنان نقش یک زن عصبی و نگران را ایفا می‌کند که جای هیچ شک و تردیدی در دلتان باقی نمی‌گذارد. توانایی مریل استریپ در نمایش زندگی درونی و شخصی گراهام گواه دیگری است که اثبات می‌کند چرا او بهترین بازیگر زن امریکا است.

۱۰* مارک رایلنس در فیلم پل جاسوس‌ها (۲۰۱۵)؛ بعد از به دست آوردن جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل با ایفای نقش یک جاسوس روس با وقار در این فیلم، رایلنس مینیمالیسم فوق العاده این نقش آفرینی را با هر چیزی به جز سینک آشپزخانه و ایفای نقش‌های سخیف در فیلم‌هایی مانند «به بالا نگاه نکن» و «بازیکن آماده شماره یک» به گند کشید. ما بهت التماس می‌کنیم که دوباره آن رایلنس را به ما نشان بدهد.

در میان کلیدی‌ترین نقش‌های این فیلم می‌توان به میشل ویلیامز در نقش مادر اسپیلبرگ و بازی کوتاه، اما فوق العاده جود هیرش در نقش عمویی عجیب و غریب اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری آنا، با شروع اکران فیلم زندگینامه استیون اسپلیبرگ، «خانواده فیبلمن» در سالن‌های سینما، مردم، مثل همیشه، شروع به حرف‌زدن و گمانه زنی درباره این که تازه‌ترین اثر اسپیلبرگ برنده کدام یک از مجسمه‌های طلایی این دوره می‌شود، کرده‌اند.

۱۲* لیام نیسون در فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳)؛ شاید یکی از مهمترین ارکان موفقیت این فیلم بازی بی بدیل لیام نیسون در نقش مردی است که کارخانه‌هایش به فرار صد‌ها یهودی در طول دوران هولوکاست کمک کردند. همان طور که اسکار شیندلر واقعی به کندی فهمیده بود که چه کار‌هایی از دستش ساخته است، نیسون نیز اغلب نقش یک ناظر منفعل را ایفا می‌کند و او تا اوج احساسی آخر فیلم هرگز به کانون توجه تبدیل نمی‌شود. این یک جور بازی ظریف و استادانه است که دلتان می‌خواهد ساعت‌ها درباره‌اش حرف بزنید و این تنها باری است که نیسون نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

۷* کریستوفر والکن در فیلم اگه میتونی منو بگیر (۲۰۰۲)؛ والکن دراین فیلم نقش مرد پنجاه ساله‌ای را بازی می‌کند که سعی می‌کند از جذبه اش به عنوان یک روکش جذابی برای کمبودهایش استفاده کند-تا این که این کار دیگر جواب نمی‌دهد. والکن در این فیلم تصویر خود را کلاً به یک تاثیر عاطفی غافلگیرکننده تبدیل می‌کند. بازی او در این فیلم یکی از کوتاه‌ترین بازی‌های این لیست است، اما برخلاف برخی از فیلم‌های این لیست، وقتی که از صحنه خارج می‌شود باز هم میتوانید حضور دردناکش را احساس کنید.

۶* سالی فیلد در فیلم لینکلن (۲۰۱۲)؛ فیلد همیشه از تمام روح و جسمش در نقش‌هایش مایه می‌گذارد و اینجا او درد‌ها و رنج‌های بانوی اول امریکا، ماری تاد لینکلن، را به ملموس‌ترین شکل ممکن به نمایش می‌گذارد. بازیگران کمی در دنیا وجود دارند که بتوانند این طور نقش را از آن خودشان کنند، و او دراین فیلم درجه‌ای از جزئیات روانشناختی کاراکترش را مقابل بیننده عیان می‌کند که «لینکلن» را به امضایی برای بهترین بازی تمام دوران بازیگری اش تبدیل می‌کند.

این فیلم با به تصویر کشیدن نسخه‌ای داستانی و سینمایی از اسپیلبرگ جوان، در قامت یک فیلمساز آماتور، با پدر و مادری پیچیده توانسته بازی‌های تحسین برانگیزی از بازیگرانش بیرون بکشد.

۲* رالف فینس در فیلم فهرست شیندلر؛ فینس با ایفای نقش یک ستوان نازی به نام آمون گوث تصویری از شر مطلق را همراه با پیچیدگی‌هایی که هرلحظه او را ترسناکتر برای بیننده می‌سازنده به ما ارائه می‌دهد. به جای آن کلیشه ترسناک سبیلوی آلمانی، فینس بی رحمی خود را با ترسیم شکل‌های مختلفی از کج خلقی، بی تفاوتی و استفاده گاه و بیگاه از قدرت نمایش می‌دهد. شما هرگز در تمام طول فیلم نمی‌دانید که او کدامیک از ابعاد هولناک شخصیت خود را به تصویر خواهد کشید. به جرئت می‌توان گفت که در هیچیک از فیلم‌های دیگر اسپیلبرگ شاهد چنین چزی نیستیم. فینس زمانی که در فهرست شیندلر بازی کرد تقریباً ناشناخته بود، اما با همین تک بازی بلافالصله به بازیگری غیرقابل پیش بینی روی پرده نقره‌ای تبدیل شد و حیرت انگیز این که او هنوز هیچ اسکاری نبرده است.

چهار بار نامزدی قبلی ویلیامز در رقابت‌های اسکار او را در موقعیت بهتری نسبت به سایر رقبایش در بخش اسکار بهترین بازیگر زن قرار می‌دهد، این در حالی است که هیرش می‌تواند چهل سال بعد از اولین نامزدی‌اش برای دریافت اسکار بازیگر نقش مکمل برای فیلم «مردم معمولی» بار دیگر این افتخار را در کارنامه خود ثبت کند.